به نام خدا
1- استاد در ابتدا بفرمایید که منظور از استقلال کانون وکلا چیست؟
برای اینکه مسئله کانون وکلا درست روشن شود ما احتیاج به یه مقدمه ای داریم که عبارت است از اینکه شغل وکالت برخلاف آنچه که خیلی از وکلا ادعا می کنند شغل عمومی است نه خصوصی یعنی دولت در برابر قراردادی که وکیل با موکل می بندد و رفتاری که وکیل با جامعه و دادگاه دارد بی تفاوت نیست بنابراین موقتی نیست ولی در عین حال عمومی است، فرق دولتی با عمومی این است که دولتی، کارگزار است ولی در عمومی دولت مدیر کارگزاری است.
2- ضرورت استقلال کانون های وکلای دادگستری با چه مبانی توجیه می شود؟
برای اثبات اینکه کانون وکلا باید در مقابل دولت، استقلال داشته باشد می شود آن را از دو جهت مطالعه کرد:
از جهت حکومت، بعد از اینکه حکومت ها و ملت ها تشکیل شوند باید از امنیت ملی برخوردار شوند و حقوق خود را به دولت واگذا می کنند و دولت برای اینکه جامعه مدنی تشکیل دهد ناچار تعداد زیادی از کارهای شخصی خود را به ملت واگذار کند این ضرورت برای این است که آن لبه ی تیز حکومت که حاضر نیست به سادگی بپذیرند آن را تبدیل به خواسته خودشان می کنند یعنی باعث قابلیت …دارد اینکه حتی در جامعه های کمونیستی برای اینکه دولت یک اهرمی را ممنوع یا موظف کند به صورت قرارداد باید معین می کرد.
یعنی جوری باشد که مردم فکر کنند از خودشان است نه قدرتی بالاتر که دستور می دهند. دولتی که برای جامعه مدنی یا دموکراتیک یا دموکراسی مردمی دولت به مردم واگذار می شود که در عین حال که در تحت نظارت دولت هستند خود مردم آن کار را انجام نمی دهد و مردم انجام می دهند.
یکی از جوامع مدنی که خیلی اهمیت دارد و سابقه زیادی دارد کانون وکلاست چون قسمتی از دادگستری است، قسمتی از ادارات قضایی است که بوسیله خود مردم انجام می شود و نتیجه بسیار خوبی هم در پی دارد. بنابراین توجه داشته باشیم که استقلال کانون وکلا در واقع یک ضرورت جامعه مدنی است نه یک اعطای بخشش که دولت ها این را به جامعه مدنی و کانون وکلا واگذار کرده باشند.
نکته دوم، عدالت قضایی و وظیفه ای که دولت در این زمینه دارد با استقلال کانون وکلا تحقق پذیر است چون وقتی متهمی در مقابل دولت و حکومت قرار گیرد و اتهامی به وی وارد شود، این اتهام را در صورتی می تواند از خود دفاع کند که کسی غیر از دولت آن کار را انجام دهد یعنی اگر بنا باشد قاضی و متهم و وکیل هر سه یک نفر باشند این عدالت قضایی قابلیت تحقق را ندارد.
با این برداشت چه وجه تمایزی بین «استقلال قضایی» و « استقلال وکیل» و استقلال کانون های وکلای دادگستری است؟
استقلال قضایی با استقلال کانون وکلا کاملا متفاوت است. در استقلال قضایی چون قاضی جزء بدنه قوه قضاییه است همین اندازه که آزاد باشد در رای دادن، استقلال قضایی است اما وکیل در صورتی که آزاد هست علاوه بر این باید شیوه انتخاب و برخورد آن در زندگی کاملا متفاوت است و این دو نوع استقلال هیچگونه ارتباطی با هم ندارند.
از سوی دیگر وکلای دادگستری باید از طرف خود کانون انتخاب شوند و اگر روش انتخاب از طرف دولت باشد این دیگر استقلال به نظر نمی آید و ترفیع آنها نیز باید با کانون وکلا و تشکیلاتی باشد که از خود کانون سر چشمه می گیرد.
آیا بین «استقلال» و «نظارت قوه قضاییه» رابطه همپوشانی وجود دارد؟
نظارتی که برای دولت ممکن است در قالب آیین نامه ای برای طرز رفتار وکلا به عنوان منشور اخلاقی بوسیله دولت تعیین بشود که طرز لباس پوشیدن آنها در دادگاه به چه صورت باشد، طرز سلوک آنها با دادگاه به چه شکل باشد و چکار باید بکنند. این ها ممکن است در نظارت دولت باشد ولی طرز انتخاب و نوع شغل و تمدید وکالت این کاملا منافات دارد با اینکه در اختیار دولت قرار بگیرد.
رابطه استقلال و امنیت شغلی وکلای دادگستری چه می شود؟
کانون وکلا وقتی مورد تضعیف قرار بگیرد این فشار به وکلا وارد می شود، کانون جدای از وکلا نیست، یکی از فشارهایی که به وکلا وارد می آید این است که طرز انتخاب آنها با قوه قضاییه باشد و یک نکته که باید در اینجا توجه کنیم که امنیت شغلی وکلا لازمه دفاع بی دغدغه ی آنها هست در دعاوی که در دادگستری اتفاق می افتد اگر قرارباشد این امنیت از بین برود اگر کانون وکلا هم استقلال داشته باشد این استقلال اهمیتی ندارد.
مثلا اگر وکیلی از موکلی که دولت خوشش نمی آید دفاع کند، آن را اگر قرار باشد توقیف کنند یا اذیت کنند آن آزادی اندیشه و فکر را برای وکلا از بین می برد.
شعار نشریه عدلیه عبارت از «عدالت عدلیه می خواهد» آیا عدالت کانون وکلای مستقل نیز می خواهد؟
مطالبی که بیان شد لازمه آن این است که کانون وکلای مستقل هم می خواهد. اگر بنا باشد کانون وکلا وابسته باشد به طوری که فعلا در اختیار دولت باشد دیگر عدالت تحقق پیدا نمی کند و همانطور که گفتم قاضی، متهم و وکیل همه یکی می شوند برای اینکه شخص (وکیل) آزاد باشد و از موکل دفاع لازم را بکند.